او پول را جمع کرد. او مایل ها کمپین را ثبت کرد. او با یک کت و شلوار ترد با درخشش فروشنده راه می رفت. اما این هفته کوین مک کارتی با سرسختی وارد خطرناکترین چالش زندگی حرفهای خود شد، زمانی که جمهوریخواهان سرکش نبردی خردکننده را به راه انداختند که تقریباً ریاست مجلس را از او سلب کرد و بر کینه عمیق درون حزبش تأکید کرد.
مک کارتی ده ها سال به دنبال غلاف گوینده بود. هر چروک و پیچش کار او – از یک نماینده جوان کالیفرنیا تا رهبر اقلیت مجلس نمایندگان ایالات متحده – جاه طلبی او را تلگراف می کرد. برخی او را جدی و برخی دیگر حسابگر و دورو می دانستند. اما تعداد کمی باور داشتند که مرد اهل بیکرزفیلد به همراه پدر آتش نشان و همسر معشوقه دبیرستانی او رد شود.
او در تلاش خود رها نشد، اما رویای او به قیمت تحقیرآمیزی تمام شد که قدرت او را بر حزب زیر سوال برد. قدرت متقاعدسازی مک کارتی، همراهی او با سهام در تجارت، برای عبور از 14 دور اول رای گیری کافی نبود، و به همان اندازه که در مورد تمایل او به مصالحه با اصول و تسلیم شدن به امتیازات نشان داد، ماهیت شدید سیاست آمریکا نیز آشکار شد. توسط گروه کوچک اما قدرتمند اخلالگران و منکران انتخابات حزب مجبور شده است.
مایک مادرید، مشاور جمهوری خواه که سال ها مک کارتی را می شناسد، می گوید: «کوین به طرز باورنکردنی ضعیف شده است. “این به او آسیب فوق العاده ای وارد می کند. این انبارها [radicals] او را مانند یک دموکرات ببینید. او بخشی از باتلاقی است که می خواهند از شر آن خلاص شوند. کوین آخرین مقام جمهوری خواه است. اینها هجوم مرگ است.»
او مردی غیرقابل حسادت در کانون توجه بود و علیرغم غرایز بازیگوشی و مانورهای آخر شب نتوانست شورش علیه خود را متوقف کند تا اوایل صبح شنبه که 216 رای را به دست آورد که او را نجات داد. این تئاتر دراماتیک آمریکایی بود که از فیلمنامه خارج شد و با گذراندن هر دور رأی گیری خجالت آور و سپس خسته کننده شد و مک کارتی خود را با لبخند از داخل اتاق عبور داد، با این حال کاهش یافت تا اینکه کشمکش و چرخاندن بازو او را به بالای صفحه هل داد. .
مک کارتی به سمت صندلی بلندگو بالا رفت، لبخند زد، سنگر را گرفت و دو ضربه به آن زد.
او گفت: “و اکنون کار سخت آغاز می شود.”
این نماینده کنگره بیشتر آینده خود را روی دونالد ترامپ گذاشته بود. اما با توجه به اینکه رئیس جمهور سابق با موجی از مشکلات حقوقی مواجه بود و با جمهوری خواهان تندرو که مصمم به برهم زدن عملکرد حکومت بودند، کمتر نفوذ داشت، مک کارتی در خطر بود. کسانی که سعی کردند سقوط او را هماهنگ کنند، از جمله لورن بوبرت (R-Colo.) و مت گاتز (R-Fla.)، هرگز مک کارتی، متخصص رویه و قوانین مجلس، را به عنوان عامل تغییر نتیجه ای که می خواستند ویران کنند ندیدند. دولت بایدن و روش کار کنگره را اصلاح کند.
“جنگ داخلی جمهوری خواهان در حال اوج گرفتن است. در بیانیه ای از سوی پروژه لینکلن، یک سازمان ضد ترامپ، پس از اولین روز رای گیری در روز سه شنبه، آمده است: “مجلس MAGA، رقابت رئیس مجلس را به گروگان گرفته است و ملت را در لحظه ای خطرناک در تاریخ آمریکا قرار می دهد.” این پیامد مستقیم اتفاقی است که در 6 ژانویه و با ظهور گروه نیهیلیست MAGA پس از واقعیت، پسا محافظهکار و پس از جمهوریخواهان رخ داد.»
مک کارتی مدتهاست که بیشتر تسهیلگر بوده تا رهبر، بیشتر استراتژیست است تا بینا. این ویژگی ها به انحراف او در دفاع از ترامپ، حتی پس از ژانویه کمک کرد. 6 شورش زمانی که بسیاری از جمهوری خواهان میانه رو فرصتی برای انکار رئیس جمهور پیشین دیدند. او ارزیابی کرد که ترامپ و وفادارانش مسیر رسیدن به بلندگو هستند. اما ویژگیهای آفتابپرست نماینده کنگره، او را در برابر تندروهایی که خواستار وفاداری نه به کنوانسیون و انعطافپذیری ایدئولوژیک، بلکه به انقلاب بودند، آسیبپذیر کرد.
تلاشهای او برای جلب رضایت آنها – مک کارتی اغلب توسط میانهروها به اغوای تندروها متهم میشود – باعث شد که او یک رهبر بدون محکومیت به نظر برسد تا اینکه ناگهان مردی که ترامپ آن را “کوین من” نامید، در معرض خطر قرار گرفت. این فشار با تشدید شکستهای رایگیری شخصیتر و آشکارتر شد و گاتز مک کارتی را به دلیل ورود زودهنگام به دفتر سخنران، “متحصن” خواند. گاتز مک کارتی را به خاطر توسل به “تمرین در غرور” با زنده نگه داشتن بلندگوی خود سرزنش کرد. اما، در نهایت، تحت فشار شدید جمهوریخواهان، گاتز تسلیم شد و با مردی که مدتهاست از او بدگویی میکرد، مخالفت نکرد.
بت میلر، یک استراتژیست جمهوری خواه ساکرامنتو که مک کارتی را از دهه 1990 می شناسد، می گوید: «در حالی که او در واقعاً با شخصیت بودن بسیار خوب است، شما نمی توانید همیشه برای همه همه چیز باشید. «پیمایش از آن برای او دشوار بوده است. او می خواهد کارها را جلو ببرد، مردم را همراهی کند. اما شما نمی توانید این کار را برای همه انجام دهید. شما مخالفانی خواهید داشت.»
مک کارتی، 57 ساله، یک بار به سان فرانسیسکو کرونیکل گفت: “کارها برای من آسان نیست.” “من باید در همه چیز سخت تر کار کنم.”
آنچه در این هفته در زیر گنبد کاپیتول رخ داد، ضربه ای تند به سیاستمداری بود که صعودش سریع بود. او در سال 2002 با انتخاب شدن به مجلس کالیفرنیا رهبر جمهوری خواهان شد. او در سال 2006 وارد کنگره شد و به زودی به همراه اریک کانتور (R-Va.) و پل دی رایان (R) به عنوان یکی از تفنگ های جوان لقب گرفتند. -عقل.). آنها قول دادند که قدرت جدیدی را به حزب جمهوری خواه وارد کنند و به سرعت به دنبال تضعیف ریاست جمهوری باراک اوباما بودند.
در طول سالها، زمانی که مک کارتی در مجلس قد علم کرد، از هیچ قانون مهمی حمایت نکرد و در عوض ترجیح داد به سیاستهای دموکراتها بدون ارائه جایگزینهای جدید برای کشوری که به طور فزاینده قطبی شده، حمله کند. به عنوان رهبر اقلیت سال گذشته، او یک تعهد ساده و غیرقابل تخیل به آمریکا را معرفی کرد که قرار بود منعکس شود، اما فاقد جسارت قرارداد رئیس جمهور سابق نیوت گینگریچ با آمریکا در سال 1994 بود.
مهارت های مک کارتی بر جمع آوری کمک های مالی متمرکز بود – او از سال 2016 بیش از 100 میلیون دلار برای حزب دریافت کرده است – و دانش پیچیده او از مناطق کنگره در سراسر کشور. او به دنبال نامزدها میگشت، نامها را به خاطر میآورد، شام میخرید، دهها هزار مایل سفر میکرد و به همان اندازه که در شیارهای بیکرزفیلد راه میرفت و در خانه لوئیجی ناهار میخورد، با ثروتمندان راحت بود. او از قانونگذاران همکار خود خواست که مرتباً «جمهوری افلاطون»، مجله تجاری هاروارد و پیپل را مطالعه کنند.
انعطاف پذیری و خوشرویی او همکاران را به سمت خود کشاند و دشمنان را خلع سلاح کرد، از جمله جیم جردن، وفادار به ترامپ (از اوهایو) که روز سه شنبه در صحن مجلس ایستاد و مک کارتی را به عنوان رئیس مجلس نامزد کرد.
جذابیت های این نماینده کنگره 200 نماینده جمهوری خواه مجلس نمایندگان را متقاعد کرد. اما روزها برای تحت تأثیر قرار دادن حدود 20 محافظهکار فوقالعاده که قدرتشان پس از انتخابات میاندورهای نوامبر بزرگتر شد، کاری انجام ندادند که به جمهوریخواهان اکثریتی محدودتر از آنچه پیشبینی میشد، دادند. این باعث شد مک کارتی افراد معتدل کمتری به آنها تکیه کند. او با تعدادی از خواستههای تندرو موافقت کرد، از جمله اینکه رئیس مجلس میتواند هر زمان که رأیگیری زودهنگام برگزار میشود، برکنار شود. امتیازات، که همچنین شامل نحوه انتخاب کمیته ها و نحوه رأی گیری در مورد لوایح هزینه ها می شود، اساساً قدرت دفتری را که او خواهد داشت، کاهش می دهد. اما تا بعد از ظهر جمعه تعداد مخالفان او را به شش نفر کاهش دادند.
او قبلاً حمایت مارجوری تیلور گرین (R-Ga.) را به دست آورده بود و روز چهارشنبه ترامپ از نیروهای مستقر خواست از مک کارتی حمایت کنند “کسی که کار خوب و شاید حتی یک کار عالی را انجام خواهد داد.” اما اکثر شاخههای رادیکال حزب به ترامپ توجهی نداشتند و مک کارتی را بهعنوان فرزند نهادی میدیدند که میخواستند خنثی کنند، و به نماینده کنگره، که سخنور با استعدادی نیست، وظیفه حقیرانهای را واگذار کرد که در پشت صحنه و در صحنه آراء را به دست آورد. اتاق مجلس
مک کارتی در سال 2015 به روشی مشابه مورد نیش قرار گرفت، زمانی که انتظار می رفت او به عنوان سخنران جایگزین جان بونر (راست اوهایو) شود که با شورش محافظه کاران فوق العاده روبرو بود. همان عناصر به مککارتی روی آوردند، که حزب را با کنارهگیری از رقابت سخنرانان به جای مواجهه با سقوط شرمآور شوکه کرد. این پیشگویی از قدرت رو به رشد راست افراطی بود و اینکه چگونه مک کارتی، که سال گذشته متنوعترین نامزدهای مجلس نمایندگان در تاریخ جمهوریخواهان را معرفی کرد، نتوانست آن را رام کند.
برخی معتقدند که این بار مک کارتی – که به مذاکره پشت سر هم عادت داشت – یک شورش درهم و برهم را پیش بینی کرد و یک استراتژی برای خنثی کردن آن داشت.
فابیان نونیز، یک دموکرات و رئیس سابق مجلس کالیفرنیا که دوره ریاستجمهوری خود را برعهده داشت، میگوید: «من تعجب نمیکنم اگر کوین شب قبل از رایگیری از قبل نمیدانست که این به کجا میرود، و از قبل چند مورد احتمالی وجود داشت. با مک کارتی همپوشانی داشت. “اگر شما این را از تلویزیون تماشا می کنید، او معمولاً کاری را که کوین انجام می دهد انجام نمی دهد. او با کسی صحبت نمی کند. اگر او صحبت نمی کند، او منتظر آن است. او منتظر زمان مناسب برای انجام آن گفتگو است. . . من فکر نمی کنم او پریشان باشد. من فکر نمی کنم او تحقیر شده باشد. او منتظر است تا همه چیز درست شود.»
روایت سیاسی مک کارتی از زمانی سرچشمه می گیرد که او صاحب جوانی یک ساندویچ فروشی کوچک بود. او اغلب دوست داشت به مردم بگوید که چگونه آن تجربه به او خطرات دولت بزرگ و بوروکراسی را آموخت. او این احساسات را به عنوان یک نماینده مجلس و بعداً نماینده کنگره تکرار کرد و در میان تلمبهجنگها و مزرعههای بیکرسویل به مبارزات انتخاباتی پرداخت، به سخنان مرل هاگارد گوش داد و در انتخابات بعد از انتخابات پیروز شد. او از یک ایالت لیبرال به یک رهبر ملی جمهوری خواه تبدیل شد.
جیم برولت، سناتور سابق ایالتی و رئیس سابق حزب جمهوری خواه کالیفرنیا، درباره مک کارتی گفت: «او کیفیت «آن» را داشت. «همه کوین را دوست داشتند. او میداند که سیاست یک ورزش گروهی است، یک بازی جمع و نه تفریق. بسیاری از جمهوری خواهان می خواهند بازی تفریق را انجام دهند.”
دیوید باینام، وکیل بیکرزفیلد و کارآموز سابق مک کارتی، گفت که مک کارتی «بهطور فوقالعاده سختی کار کرده است تا به آنچه که در نظر دارد دست یابد. او فداکاری های زیادی کرده است. او دیده است که مردم چیزهای وحشتناکی درباره او می گویند. او دستکش را پشت سر گذاشته، روی کاناپه خوابیده، به سراسر کشور سفر کرده است. وقتی مردم می گویند که او این شغل را به دست آورده است – در سیاست، شما برای افراد دیگر وقت می گذارید. شما برای اعضای خود کار می کنید او همه آن کارها را انجام داده است.»
باینوم اضافه کرد: در نهایت او مردی خوش بین، خوش ذات و با انگیزه است. او زمان زیادی را صرف لیسیدن زخمهایش نمیکند.»
دیگران به مک کارتی به عنوان یک فرصت طلب می نگریستند، به خصوص در رابطه اغلب دیوانه کننده و پر هرج و مرج او با ترامپ. به نقل از رئیس جمهور سابق مک کارتی را “بیدمشک” با “عقده حقارت” خطاب کرده است. مک کارتی پس از ژانویه در کنار ترامپ ایستاد – اقدامی که منتقدانش آن را به فروش روح او تشبیه کردند. 6 شورش، با این باور که رئیس جمهور سابق و پایگاه او به جمهوری خواهان کمک می کند مجلس نمایندگان را پس بگیرند و مک کارتی را به عنوان رئیس مجلس سوق دهند. این بازی باعث شد که جمهوری خواهان به سختی کنترل مجلس نمایندگان را در اختیار بگیرند و مک کارتی با شورش تندروهایی که در ماه های آینده ممکن است ریاست او را به گروگان بگیرند، مواجه شوند.
مادرید می گوید: «وقتی یک حزب لنگر ایدئولوژیک خود را از دست می دهد، همه چیز شخصی می شود. این چیزی است که کوین با آن روبرو است. . . الان خیلی پوپولیستی است. همه چیز در مورد سیاست های اجرایی مانند سیاست گیتز و بوبرت است.
مک کارتی علاقه دارد به نقاشی در دفتر خود از جورج واشنگتن در حال عبور از دلاور اشاره کند. صحنه ای از سرما و استقامت و فداکاری مشترک. نماینده کنگره گفته است که این تجسم روح آمریکایی است: «ما به شما در قایق با هم نیاز داریم. همه باید در یک جهت ردیف کنیم. … ما در دعواهایی قرار می گیریم که مردم به ما شانس می دهند.»
این دعواها با انتقام به پایان رسیده اند و بسیاری از پاروزنان به سمت دیگری می روند.
منبع: play-news.ir